در نهم ژانویهی سال ۱۹۲۴، در تفلیس و خانوادهای اهل هنر به دنیا آمد. در سال ۱۹۴۲ دبیرستان را به پایان رساند و وارد موسسه حمل نقل راه آهن شد ولی به زودی آن جا را ترك كرد وبه آموزش موسیقی و رقص پرداخت و در سال ۱۹۴۵ به مدرسهی سینمایی مسكو راه یافت. استاد او ایگورساوچنكو(از كارگردانان مشهور روسیه) و بعدها الكساندر داوژنكو بزرگ بود. پاراجانف در سال ۱۹۴۷ برای اولین بار برای چند ماه به جرمی راهی زندان گرجستان شد. در ۱۹۵۰ با یك دختر جوان تاتار ازدواج كرد، اما دختر جوان به خاطر ازدواج با یك خارجی توسط خانوادهاش كشته شد. در فاصلهی سالهای ۱۹۴۹-۱۹۴۸ پاراجانف در ساخت دو فیلم اثر ایگور ساوچنكو همكاری داشت (Taras Shevchenko, third blow) و در سال ۱۹۵۱ در فیلم Maksimka اثر ولادمیر براون شركت داشت. در ۱۹۵۲ او اولین فیلم كوتاه خود «داستان مولداویایی» را ساخت و در ۱۹۵۵ به همراه دیاكوف بازلین آن را تحت عنوان «آندریش» در قالب فیلم بلند بازسازی كرد.
ازدواج دوم او در ۱۹۵۶ با یك دختر اوكراینی به نام
«ایوانوونا شرباتوك» بود كه تنها فرزند او «سورن» در ۱۹۵۸ ثمرهی همین ازدواج بود.
در ۱۹۵۷ پاراجانف ۳ فیلم مستند به نام ها «دومكا»، «ناتالیا اوژوی» و «دستان
طلایی» ساخت. كمدی «مرد اول» كه در ۱۹۵۸ ساخت با آثاری نظیر «راپسودی اوكراینیها»
(۱۹۶۱) و «گلی بر سنگ» ۱۹۶۲ دنبال شد. اوكراین ۱۹۶۴ جایی بود كه او در آن جا فیلمی
ساخت كه برایش شهرت جهانی به همراه آورد: «سایههای اجداد از یاد رفته». موقعیت و
اهمیت فیلم انقلابی سرگئی پاراجانف با اثر ارزشمند سرگئی آیزنشتیان «رزمنا و
پوتمكین» قیاس میشود. پاراجانف به یكی از لهجههای زبان اوكراینی فیلمیساخت كه
در ۱۹۶۵ جوایزی بیشماری را از جشنوارههای مختلف ربود، جوایزی از قبیل جایزهی
ممتاز فستیوال فیلم Mar del plata جایزهی جشنوارهی رم، و جایزهی
آكادمی انگلستان. «سایههای اجداد از یاد رفته» سرشار از تمهای مذهبی و
فولكلوربود و به هیچ وجه ا ز«رئالیسم اجتماعی» سینمای اتحاد جماهیر شوروی پیروی
نمیكرد بدین ترتیب او وارد لیست سیاه شد و فیلم بعدی او در ۱۹۶۵ به نام «دیوار
نگارههای كـــِیــِف» توقیف شد. در ۱۹۶۶ پاراجانف به ارمنستان بازگشت و در ۱۹۶۷
مستند Hakop
Havantanian را ساخت. در همین سالها او میخائیل وارادانوف را
ملاقات كرد كه فیلمبرداری «رنگِ روح ارمنی» را آغاز كرده بود كه بحثی از مجموعهی
بینظیر و شاهكار مسلم جهان سینما Sayat Nova بود كه به علت مغایرت آن با
ایدئولوژی اتحاد جماهیر شوروی پاراجانف مجبور شد كه با كمی تغییر آن را «رنگ انار»
نام دهد. پس از آن فیلمهای پاراجانف «اینترمتزو»، «آوای زیبا»، «دیو» ، «معجزهی
اودنس»، كه با همكاری ویكتور شكلوفسكی نوشته شده بود، همگی رد شدند. در ۱۷ دسامبر
۱۹۷۳، سرگئی پاراجانف در كیف بازداشت شد و در ۱۹۷۴ محكوم به ۵ سال زندان در زندانهای
اوكراین گردید. در این دوران حتی كسی چون شاعر فرانسوی لوییس آراگون از رهبر وقت
اتحاد جماهیر شوروی، برژنف، خواست كه پاراجانف را از زندان آزاد كند. سرانجام در
۳۱ دسامبر ۱۹۷۷ او از زندان آزاد شد و به زادگاهش تفلیس بازگشت و با وجود این كه
هنوز نامش در لیست سیاه بود به فعالیت هنریاش در شكل محدودی ادامه داد. در ۱۹۸۲
پاراجانف، به جرم رشوهخواری بازداشت شد و حدود یك سال را در زندان گرجستان
گذراند. سرانجام در ۱۹۸۴، پس از ۱۵ سال بیكاری، با كمك نخبگان محلی پاراجانف اجازه
یافت تا فیلم «افسانهی قلعهی سورام» را بسازد. تصاویر ثابت كردند كه نبوغ او و
شیوهی بیان بیهمتایش در فیلمسازی تحت تاثیر سالیان دراز غیبت او قرار نگرفته
است. در سال ۱۹۸۶ فیلم Arabesque on the Pirosmani Theme را ساخت. در ۱۹۸۸ پاراجانف «عاشیق
غریب» را به یاد دوست مرحومش آندره تاركوفسكی ساخت. این فیلم كه شاهكار آذربایجانی
اوست بر اساس آثار شاعر روس «میخائیل لیرمونتوف» ساخته شد و جایزهی فلیكس آكادمی
سینمایی اروپا را از آن خود كرد. در ۱۹۸۹ پاراجانف اثر محبوب خود «اعتراف» را
ساخت" فیلمی كه تنها توسط كارگردانی كه در ۱۹۲۴ در تفلیس به دنیا آمده میتواند
ساخته شود." (و این جملهی صفحهی اول فیلمنامه بود). سرانجام سرگئی
یوسیفویچ پاراجانف، در ۲۰ جولای ۱۹۹۰ سینما را ، ما را و جهان را ترك گفت.فیلم رنگ
انار فیلمی شگفتانگیز که هیچ یک از قواعد و اصول سینمای داستانگو را رعایت نمیکند.
پاراجانوف باستایشی بیدریغ از مظاهر فرهنگ ارمنی، به احیای زیبائیشناسی هنرهای
نمایشی قومی مینشیند که بارها مورد تهاجم قرار گرفته است. تطابق صحنههای فیلم با
وقایع مکتوب زندگی سایات نووا (1712 - 1795) به دشواری ممکن میشود و میبینیم که
شاعر ملی تبدیل به نمادی مسیحگونه میشود تا بر پیکر کم جان فرهنگ مردمش بدمد.
تصاویر فیلم زیبا هستند و موسیقی، پابهپای تصاویر، هیجانانگیزترین صحنهها را
خلق میکند. شاید ارتباط تماشاگری که عادت به هنر روائی کلاسیک دارد با این فیلم
استثنائی دشوار باشد، اما پاراجانوف آن چنان هر کادر فیلم را با اشیاء و نشانههای
هنری انباشته است که عکسالعملی جز ستایش باقی نمیگذارد. در مقابل رنگ انار میبایست
تعصبات هنری را کنار گذاشت و به تصاویری دل سپرد که در تاریخ سینما نظیری ندارند.
نسخه اصلی فیلم که در 1969 آماده نمایش بود، برخلاف میل و نظر پاراجانوف و به
بهانه ثقیل بودن، توسط سرگئی یوتکهویچ تدوین (یا در واقع) قطعهقطعه شد و به شکل
فعلی درآمد. رنگ انار در واقع معروف ترین فیلم ساختهء سرگئی پاراجانوف ( سارکیس
پاراجانیان) کارگردان مشهور ارمنی است . او در این فیلم با استفاده از تصاویر ، نقاشیها و مجسمه ها نوعی حس معنوی و روحانی متعالی در انسان ایجاد می کند چنانکه او را " جادوگر تصاویر " لقب داده اند . سینمای او ملهم از سینمای آندری تارکوفسکی
و پیر پائولو پازولینی بود.سینمای وی در دسته سینمای شاعرانه، هنری و جهان شمول
محسوب میشود.فیلم رنگ انار وی از سوی فیلمسازانی چون گدار و فلینی به عنوان یک
شاهکار شناخته شده است. فیلمهای پاراجانف فاقد فضای سیاست زده شوروی بود و
متاسفانه چند فیلم او توقیف و یا گم شده اند.حتی نمونه فیلم مستندی که برای یونیسف
ساخته بود.
لیست فیلم
ردیف
|
نام فیلم
|
سال تولید
|
1
|
Moldavian
Tale(داستان مولداویایی)
|
1951
|
2
|
Andriesh(آندریِش)
|
1954
|
3
|
Dumka(دومکا)-
مستند
|
1958
|
4
|
The
First Lad (aka The Top Guy)(خانم اول)
|
1958
|
5
|
Natalya
Ushvij(ناتالیا اوشویج)-مستند
|
1959
|
6
|
Golden
Hands(دست های طلایی)-مستند
|
1960
|
7
|
Ukrainian
Rhapsody(رپسودی اوکراینی)
|
1961
|
8
|
Flower
on the Stone(گل روی سنگ)
|
1962
|
9
|
Shadows
of Forgotten Ancestors(سایههای اجداد فراموش شده)
|
1964
|
10
|
Kyiv
Frescoes(دیوارنگارههای کیف)
|
1965
|
11
|
Hakop
Hovnatanian(هاکوپ هاوناتانیان) -مستند
|
1967
|
12
|
The
Color of Pomegranates (aka Sayat Nova)( رنگ انار
(همچنین سایات نووا))
|
1968
|
13
|
Children
to Komitas(بچهها به سوی کومیتاس) - مستند
|
1968
|
14
|
The
Legend of Suram Fortress(افسانه قلعه سورام)
|
1984
|
15
|
Arabesques
On The Pirosmani Theme(رد پاي هنر شرقي در اروپا)-مستند
|
1985
|
16
|
Ashik
Kerib(عاشق غریب)
|
1988
|
17
|
The
Confession(اعتراف)
|
1989-1990
|
این مطلب از سایتدنیای فیلم کلاسیک گرفته شده است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر