۱۳۹۱ شهریور ۱۰, جمعه

زیستن برای سپری شدن یا سنگینی وجود انسان:


یاداشتی بر فیلم اسب تورین
The Turin Horse  - A Torinói ló

نوشته ی: وحید شفقی


کارگردان : بلاتار – اگنس هرنیتسکی
نویسنده: بلاتار
موزیک: میهالی ویگ
تدوین: اگنس هرنیتسکی
مدیر فیلمبرداری: فِرِد کِلِمِن
محصول:مجارستان – 2011
زمان: 146 دقیقه
بازیگران: یانوژ درژی - اریکا بوک – میهالی کورموس
برنده جایزه خرس نقره ای و جایزه ی ویژه ی هیئت داوران FIPRESCI) ) از جشنواره برلین 2011 و نامزد خرس طلای برلین


اسب تورین چه داستانی دارد؟

فیلم در شش روز رونمایی می شود (شش روزی که به صورتی انتزاعی روند تکامل خلقت را با ارجاع به متون مذهبی یادآور می شود و خود سرشار از روزمرگی و حالتی تخریبی ست).نیچه (که راوی فیلم در ابتدا تشریح می کند) روزی در شهر تورین راه می رفته و به مرد کالسکه سواری برمی خورد که اسبش را به بادِ شلاق گرفته، جلو می رود و دستانش را به دور گردن اسب حلقه می کند تا بدین شکل از حیوان زبان بسته دفاع کرده باشد، از آن لحظه ده سال پایان زندگی نیچه در جنون و سکوت آغاز می شود، این مقدمه و واژه هایی ست که در آغاز فیلم گفته می شود، سپس داستان فیلم به زندگی مرد کالسکه چی و دخترش و روزمرگی شان می پردازد و این جاست که همان نیهیلیسم تاریخی ای که یقه ی نیچه را در حالی که داشته به عواقب معطوف به قدرتش می اندیشیده گرفته بود، به سراغ فضای زیستن درشکه چی و دخترش می آید (یعنی تن دادن به رئالیسمی مجازی – به قول نیچه در کتاب حکمت شادان: آغاز ترسیم زندگی ای، از دور افکندن مداوم آن چه که می میرد) ....  .